خط مقدم

شاید جنگ خاتمه یافته باشد، اما مبارزه هرگز پایان نخواهد یافت...

خط مقدم

شاید جنگ خاتمه یافته باشد، اما مبارزه هرگز پایان نخواهد یافت...


بسم الله الرحمن الرحیم

یا من هو رب کل شیء...

یا من هو اله کل شیء...

خدایی داریم پروردگار همه چیز و همه کس

نه تنها خدای منِ مسلمان است، نه تنها خدای آن زن مسیحی یا آن مرد یهودی...خدا، خدای همه است، هدایت همه بشریت را می خواهد، سعادت همه بشریت را می خواهد...

دین اسلام و برنامه ی شریعت برای هدایت تمامی انسان هاست تا آنها را به درجات عالی انسانیت رساند، به آنچه درجه اعلای کمال انسان است.

و این مهم با عدالت تحقق می یابد، عدالتی که در تمامی ابعاد وجودی انسان نهادینه شود و هر انسان قاضی خود باشد به خود اجازه تعدی به حقوق دیگران را ندهد از نزدیکترین افراد چون همسر و فرزند تا دوستان و همسایگان.

عمل به شریعت اسلام انسان را در تمام ابعاد وجودی رشد می دهد و انسانی عادل می سازد که هم اساس و بنیان اعتقاداتش براساس عدل و عدالت است، هم رفتار و منشی عادلانه دارد و هم ظاهرش براساس عدالت است.

اما منظور از عدل چیست؟

مولا علی (ع) در حکمت 437 نهج البلاغه می فرمایند: «عدالت هر چیزی را در جای خود می نهد» و عدالت را تدبیر عمومی مردم می دانند.

پس آنچه همه چیز را بر سر جای اصلی و درست خود قرار می دهد، عدالت است. اما این جای درست را چه تعریف می کند؟ چه کسی جز پروردگار جهانیان می داند که جای درست هر چیزی در عالم کجاست؟ با عمل به شریعتی که هدیه ای از سوی پروردگار برای هدایت و سعادت ماست، می توان عدالت را جاری و ساری ساخت، شریعتی که برای تمامی دوران زندگی انسان، از پیش از ایجاد نطفه تا پس از مرگ برنامه دارد و برای یک آن انسان را به حال خود وا نمی گذارد. نه تنها برای زندگی شخصی انسان که برای زندگی اجتماعی او نیز برنامه دارد و با تنظیم تمامی اصول و ارکان اداره ی یک جامعه براساس حکومتی اسلامی عدالت را نه تنها در وجود انسان که در شریان وجودی جامعه و عالم به جریان درمی آورد و عالمی می سازد که در آن همه چیز بر محور عدالت است. پیروی از دین، خود به خود عدالت را حاکم می کند. اما اکنون که براساس تفکر و فلسفه ی غربی، انسان خود را تعیین کننده ی جایگاه هر چیزی در عالم می داند و شریعت غیرالهی در برابر شریعت الهی قرار گرفته است، غرب از سویی انسان را در محوریت عالم قرار داده و از سویی دیگر داعیه دار عدالت نیز هست. نظام اومانیستی غرب همانطور که برای همه چیز تعریفی بر مبنای بنیان های باطل خود قائل است، برای عدالت هم تعریفی دارد و نظام حاکم بر جهان را از دید خود بسیار عادلانه می داند.

هیهات که این عدالت با آن عدالتی که رب اعلی در ملک و ملکوت برای انسان قائل است، فرسنگ ها فاصله دارد...



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۹/۰۶
مقدس

نظرات  (۲)

۰۷ آذر ۹۴ ، ۱۱:۵۷ نسیم قباشی
با سلام
مطلب بسیار زیبایی بود
در تکمله بحث تان حدیثی بسیار زیبا را ضمیمه می کنم:
"العدل حیات الاحکام"
این بدان معناست که اگر بخواهیم در جامعه احکام دین جاری شوند، راه آن اجرای عدالت است. اگر در جهت تحقق عدالت تلاش کردیم، شریعت الهی نیز در جامعه جاری خواهد شد...
با سلام خدمت استاد قباشی عزیز و دوست داشتنی خودم
متن زیبا شیوا رسا و آرمان گراییست.

میشه بفرمایید : از کدام عدالت سخن به میان می آوری؟
عدالت بافتحه یا عدالت با کسره....؟
 آیا دولت های ما در تلفظ این واژه نماند ه اند؟
 چه کسی عدالت را تعیین می کند؟
 شما یا دینتان؟ معیار عدالت چیست؟
 هدف از طرح این سوالات اینه که بنده به ورطه نسبی گرایی معنای عدالت یا سایر واژ های دیگر نیفتم.
ممنون میشم اگه پاسخ سوالاتم رو بدین.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی